word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
پوشش صاف ساخته شده از پشم یا مواد گرم مشابه. معمولا روی تخت استفاده می شود
-
از جمله یا تحت تاثیر قرار دادن همه چیز. هر کس. یا همه موارد در یک گروه یا منطقه بزرگ
-
پوشاندن چیزی به طور کامل با یک لایه ضخیم.
-
روکش پارچه ای که برای گرم نگه داشتن استفاده می شود. مخصوصا روی یک تخت
-
بدون محدودیت
-
to cover.
پوشاندن.
-
تحت تأثیر قرار دادن یا درگیر کردن هر شخص یا چیز در یک موقعیت.
example - مثال
-
یک پتوی برقی
-
او لرزید. و پتو را دور او جمع کرد.
-
او بچه را در پتو پیچید.
-
این عروسک بچه نوازش با پتو و شیشه مخصوص خودش ارائه می شود.
-
او را با یک پتو پوشانده بود.
synonyms - مترادف
-
covers
پوشش می دهد
-
coats
کت ها
-
overlays
پوشش ها
-
carpets
فرش
-
overspreads
بیش از حد گسترش می یابد
-
caps
درپوش
-
drapes
پرده ها
-
overlies
پوشانده می شود
-
sheets
ورق ها
-
swathes
پوشش می دهد
-
tops
تاپ ها
-
crowns
تاج ها
-
encases
روکش می کند
-
envelops
پاکت می کند
-
mantles
مانتوها
antonyms - متضاد
-
bares
برهنه
-
discloses
افشا می کند
-
displays
نمایش می دهد
-
divulges
فاش می کند
-
exposes
افشا می کند
-
reveals
آشکار می کند
-
shows
نشان می دهد
-
uncloaks
روپوش
-
uncovers
آشکار می کند
-
unmasks
نقاب بر می دارد
-
unveils
رونمایی می کند
-
clears
پاک می کند
-
explains
توضیح می دهد
-
frees
آزاد می کند
-
opens
باز می شود