word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
extremely.
فوق العاده
example - مثال
synonyms - مترادف
-
روشن
-
brightly
روشن
-
brilliantly
درخشان
-
radiantly
تابناک
-
vividly
به وضوح
-
dazzlingly
خیره کننده
-
glaringly
به طرز چشمگیری
-
intensely
به شدت
-
luminously
نورانی
-
glisteningly
درخشان
-
glowingly
درخشان
-
lustrously
درخشان
-
fulgently
به طور کامل
-
incandescently
به صورت رشته ای
-
lambently
با صدای بلند
antonyms - متضاد
-
darkly
تاریک
-
dimly
تاریک
-
gloomily
غمگینانه
-
tenebrously
به شدت
-
hazily
مه آلود
-
dully
مبهوت
-
duskily
تاریک
-
vaguely
به طور مبهم
-
coldly
سرد
-
coolly
با خونسردی
-
dispassionately
بی عاطفه
-
emotionlessly
بی احساس
-
impassively
به طرز بی حوصله ای
-
unemotionally
غیر عاطفی
-
calmly
با آرامش