word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
synonyms - مترادف
antonyms - متضاد
-
خوش شانس
-
blessed
مبارک
-
خوشحال
-
hopeful
امیدوار کننده
-
intact
سالم
-
خوب
-
promising
امیدوار کننده
-
protected
حفاظت شده
-
restored
بازسازی شد
-
saved
ذخیره
-
موفقیت آمیز
-
fortunate
خوش شانس
-
repaired
تعمیر شده است
-
fixed
درست شد
-
sober
هوشیار