word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
چند روز دیگر و من را به بلایتی عزیز و سه ماه بهشت فرستادند.
-
راستی. او اکنون در بلایتی است.
-
I am very pleased indeed to know that you are safe in `Blighty.` Well. sir. you ask me where I got to when we went over the top.
من واقعاً خوشحالم که بدانم شما در Blighty ایمن هستید. آقا از من میپرسی وقتی به اوج رفتیم به کجا رسیدم.
-
اگر Blighty خوب به نظر می رسید. فکر ایالات متحده بهتر بود.
-
These were the friends I had made before leaving Blighty and who had sent me weekly parcels and letters.
اینها دوستانی بودند که قبل از ترک بلایتی پیدا کرده بودم و بسته ها و نامه های هفتگی برای من ارسال می کردند.
synonyms - مترادف
-
Britain
بریتانیا
-
Albion
آلبیون
-
Great Britain
بریتانیای کبیر
-
UK
انگلستان
-
the UK
انگلستان
-
United Kingdom
انگلستان
-
British Isles
جزایر بریتانیا
-
the British Isles
جزایر بریتانیا
-
the United Kingdom
انگلستان
-
England
انگلستان
-
Old Dart
دارت قدیمی
-
Commonwealth of Nations
مشترک المنافع ملل
-
Limeyland
لیمی لند
-
Britannia
بریتانیا
-
پادشاهی متحده بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی