word - لغت

blink || چشمک زدن

part of speech - بخش گفتار

verb || فعل

spell - تلفظ

blɪŋk

UK :

blɪŋk

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [blink] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [blink] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [blink] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [blink] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [blink] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

synonyms - مترادف

  • flutters


    بال می زند

  • bats


    خفاش ها

  • winks


    چشمک می زند

  • squints


    چشم دوزی

  • nictitates


    nictitates

  • nictates


    نیکتات

  • flickers


    سوسو می زند


  • بسته و باز می شود

  • bats an eyelid


    خفاش یک پلک

  • flickers an eyelid


    پلک چشمک می زند

  • flutters an eyelid


    پلک را تکان می دهد

  • twinkles


    چشمک می زند

  • flashes


    چشمک می زند

  • flaps


    فلپ ها


  • باز و بسته می شود

antonyms - متضاد

  • attends


    حضور می یابد


  • توجه می کند

  • resists


    مقاومت می کند