word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
(معمولاً از یک کتاب یا فیلم) بسیار موفق یا محبوب و درآمد زیادی است.
-
the practice of persuading people in an area to sell their homes cheaply by making them afraid that their value is going to fall. for example by suggesting that new people from a different social group or race are moving into the area.
عمل متقاعد کردن مردم در یک منطقه برای فروش ارزان خانه هایشان با ترساندن آنها از سقوط ارزش آنها. برای مثال با پیشنهاد اینکه افراد جدیدی از یک گروه اجتماعی یا نژاد متفاوت در حال نقل مکان به منطقه هستند.
-
برای توصیف یک محصول بسیار موفق استفاده می شود. فیلم و غیره که پول زیادی به همراه دارد.
example - مثال
-
Meryl Streep proved that she could dance and she could jive in the blockbusting adaptation of the hit Abba musical.
مریل استریپ ثابت کرد که می تواند برقصد و می تواند در اقتباس پرفروش موزیکال موفق Abba شرکت کند.
-
میلیون ها نفر سریال پرفروش طبیعت بی بی سی سیاره زمین را تماشا کردند.
-
او یک رمان پرفروش درباره سیاستمداری نوشت که از ظلم افتاده است.
-
افزایش سود پیش از مالیات به 51 میلیون پوند در روز گذشته شاید موفقیت آمیز نبود. اما بد نیست
-
In Chicago. where she grew up. she witnessed blockbusting - a tactic used to get white homeowners to sell out of fear that their neighborhood is becoming integrated and their homes are losing value.
در شیکاگو جایی که او بزرگ شد او شاهد فروش پرفروشها بود - تاکتیکی که برای وادار کردن مالکان سفیدپوست به فروش از ترس اینکه محلهشان در حال یکپارچه شدن است و خانههایشان در حال از دست دادن ارزش است، استفاده میشود.
-
این من را به یاد پرفروشهایی میاندازد که در گذشته در برخی شهرهای بزرگ استفاده میشد.
-
Combating unwanted real estate blockbusting solicitations has become a top priority for many Rockland officials and communities.
مبارزه با درخواستهای ناخواسته فروش املاک و مستغلات به اولویت اصلی بسیاری از مقامات و جوامع Rockland تبدیل شده است.
synonyms - مترادف
-
chartbusting
نمودار تخریب
-
earthshaking
زمین لرزه
-
earthshattering
زمین کوبنده
-
epic
حماسه
-
outstanding
برجسته
-
محبوب
-
record breaking
رکوردشکنی
-
sensational
پر شور
-
موفقیت آمیز
-
bestselling
پرفروش
-
اصابت
-
بالا
-
محبوب
-
موفقیت آمیز
-
runaway
فرار کن