word - لغت

blond || بلوند

part of speech - بخش گفتار

adjective || صفت

spell - تلفظ

blɑnd

UK :

blɑnd

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [blond] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [blond] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [blond] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [blond] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [blond] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

synonyms - مترادف

  • flaxen


    کتان

  • blonde


    طلایی


  • طلایی


  • نمایشگاه

  • sandy


    شنی

  • straw


    پوشال


  • رنگ زرد

  • tawny


    قهوه ای رنگ


  • سبک

  • bleached


    سفید شده


  • طلا


  • رنگ پریده

  • platinum


    پلاتین

  • towheaded


    یدک کش

  • ash


    خاکستر

antonyms - متضاد

  • brunet


    سبزه

  • brunette


    سبزه


  • تاریک


  • سیاه

  • colorfulUS


    رنگارنگ آمریکا

  • auburn


    قهوه ای رنگ

  • colourfulUK


    رنگارنگ انگلستان


  • روشن

  • dull


    کدر


  • رنگ قهوه ای

  • chestnut


    فندق

  • swart


    swart

  • swarthy


    خفن

  • jet-black


    جت سیاه

  • colouredUK


    رنگارنگ انگلستان