word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
a large dog that has a very good ability to smell things. and is used for hunting animals or finding people who are lost
یک سگ بزرگ که توانایی بسیار خوبی برای بوییدن چیزها دارد. و برای شکار حیوانات یا یافتن افرادی که گم شده اند استفاده می شود
-
a type of dog with an unusually good ability to smell something. sometimes used for hunting animals or finding people
نوعی سگ با توانایی غیرعادی خوب در بوییدن چیزی. گاهی اوقات برای شکار حیوانات یا یافتن افراد استفاده می شود
example - مثال
-
حتی صدای پارس سگ های خونی شنیده می شد اما به ندرت. و سپس در دوردست.
-
او کوکر اسپانیل و خونگرم است. و او چیزهایی را می داند. آن سگ
-
من شرط می بندم که پدرش قانون را به دست آورده و جنگل ها را با سگ های خونخوار شانه می کند!
-
سگ هایی که دیدم همگی قایق هایی بودند که گاهی اوقات یک رتریور داشتند. نژاد Bloodhound یا Great Dane.
-
We found the dogs in the stable. and I recalled the deep baying of the night when a fine bloodhound and two great Danes leaped out to greet us.
سگ ها را در اصطبل پیدا کردیم. و من به یاد آوردم غوطه ور شدن عمیق شب را که یک سگ خونگر خوب و دو دانمارکی بزرگ به استقبال ما آمدند.
synonyms - مترادف
-
detectives
کارآگاهان
-
sleuths
کاراگاه ها
-
investigators
محققین
-
gumshoes
کفش های آدامسی
-
operatives
عاملان
-
shamuses
shamuses
-
hawkshaws
شاهین
-
sleuthhounds
سگ های دریایی
-
spies
جاسوسان
-
snoops
جاسوسی می کند
-
agents
عوامل
-
peepers
peepers
-
eavesdroppers
استراق سمع
-
snoopers
جاسوسان
-
scouts
پیشاهنگان