word - لغت

bloomed || شکوفا شد

part of speech - بخش گفتار

verb || فعل

spell - تلفظ

bluːm

UK :

bluːm

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [bloomed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bloomed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bloomed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bloomed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bloomed] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

synonyms - مترادف

  • developed


    توسعه یافته

  • elaborated


    شرح داده شده است

  • embellished


    آراسته

  • fleshed out


    گوشت گرفته است


  • دقیق

  • expanded


    منبسط

  • expounded


    توضیح داده شده است

  • amplified


    تقویت شده است

  • augmented


    افزوده شده است

  • blossomed


    شکوفا شد

  • burgeoned


    رشد کرد

  • enhanced


    افزایش یافته است

  • evolved


    تکامل یافته است


  • انتشار دادن

  • added to


    اضافه شده به

antonyms - متضاد

  • condensed


    متراکم شده

  • summed up


    خلاصه کرد

  • abbreviated


    به اختصار

  • abridged


    خلاصه شده

  • consolidated


    تلفیقی

  • reduced


    کاهش

  • summarizedUS


    خلاصه ایالات متحده

  • boiled down


    جوشید

  • chopped


    خرد شده

  • compacted


    فشرده شده

  • compressed


    فشرده شده است

  • concentrated


    متمرکز شده است

  • contracted


    قرارداد

  • summarisedUK


    خلاصه شده انگلستان

  • synopsized


    خلاصه شده