word - لغت

blowback || ضربه زدن

part of speech - بخش گفتار

noun || اسم

spell - تلفظ

ˈbləʊ.bæk

UK :

ˈbloʊ.bæk

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [blowback] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [blowback] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [blowback] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [blowback] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [blowback] در گوگل

description - توضیح

  • negative reactions or results that were not intended. such as criticism. protest. or anger.


    واکنش های منفی یا نتایجی که در نظر گرفته نشده بودند. مانند انتقاد اعتراض. یا عصبانیت

example - مثال

synonyms - مترادف

  • fallout


    سقوط


  • اثر


  • نتیجه


  • نتیجه

  • repercussion


    پیامد

  • aftereffect


    اثر بعدی


  • نتیجه

  • ramification


    انشعاب

  • aftermath


    عواقب

  • corollary


    نتیجه


  • تأثیر


  • تولید - محصول

  • outgrowth


    برآمدگی

  • backwash


    شستشوی معکوس

  • offshoot


    انشعاب

antonyms - متضاد