word - لغت

blue-sky || آسمان آبی

part of speech - بخش گفتار

adjective || صفت

spell - تلفظ

ˌbluːˈskaɪ

UK :

ˌbluːˈskaɪ

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [blue-sky] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [blue-sky] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [blue-sky] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [blue-sky] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [blue-sky] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

synonyms - مترادف

  • phantasmagoric


    خیال انگیز

  • chimerical


    کایمریک

  • dreamlike


    رویایی

  • hallucinatory


    توهم آور

  • illusory


    توهم آمیز

  • nightmarish


    کابوس وار

  • phantasmal


    خیالی

  • psychedelic


    روانگردان

  • surreal


    سورئال

  • unreal


    غیر واقعی


  • آشکار

  • bizarre


    عجیب و غریب

  • chimeric


    کایمریک

  • deceitful


    فریبنده

  • delusive


    متوهم

antonyms - متضاد


  • محاسبه

  • disbelieve


    کافر شدن


  • اندازه گرفتن


  • ثابت كردن

  • applied


    کاربردی


  • کاربردی

  • applicable


    مناسب

  • applicative


    کاربردی

  • functional


    کاربردی

  • operative


    عامل

  • practicable


    قابل اجرا

  • practisedUK


    در انگلستان تمرین کرد

  • practicedUS


    عملكرد US

  • pragmatic


    عملگرا

  • usable


    قابل استفاده