word - لغت
blushing
||
خجالت زدگی
part of speech - بخش گفتار
verb
||
فعل
spell - تلفظ
blʌʃ
UK :
blʌʃ
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
هر وقت به آن فکر می کنم سرخ می شوم - افتضاح بود!
-
حتی ذکر نام او را سرخ می کند.
-
از خجالت سرخ شد.
-
اکنون شخص مورد علاقه شما آمده است - نگاه کنید. تو داری سرخ میشی
-
پسر بیچاره سرخ شده بود که مدیر مدرسه او را مجبور کرد برای گرفتن جایزه اش بیاید.