word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
synonyms - مترادف
antonyms - متضاد
-
served
خدمت کرده است
-
aided
کمک کرد
-
assisted
کمک کرد
-
helped
کمک کرد
-
holp
هلپ
-
holpen
هولپن
-
benefited
بهره مند شد
-
benefitted
بهره مند شد
-
obeyed
اطاعت کرد
-
serviced
سرویس شده
-
succoredUS
ایالات متحده را حمایت کرد
-
succouredUK
انگلستان را حمایت کرد
-
attended to
حضور داشت
-
slaved for
برده شده برای
-
worked for
برای