word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
the scientific study of plants
مطالعه علمی گیاهان
-
the scientific study of plants
مطالعه علمی گیاهان
example - مثال
-
در اینجا می توانم در یک گلخانه در میان گیاهان و گرماها غوطه ور شوم. مطالعه گیاه شناسی و زیبایی
-
اوقات فراغت او به تاریخ طبیعی واگذار شد. و به ویژه به کانی شناسی و گیاه شناسی.
-
من همین الان از زمانی صحبت کردم که انگلیس به فرانسه ملحق شد. همانطور که بر گیاه شناسی همپشایر تأثیر می گذارد.
-
به همین شیوه آرام، جانورشناسی و گیاه شناسی را مطالعه کردم.
-
When his shop was closed he would go out on the hills. and there spend his time studying geology and botany.
وقتی مغازه اش بسته می شد روی تپه ها بیرون می رفت. و در آنجا وقت خود را صرف مطالعه زمین شناسی و گیاه شناسی می کند.
synonyms - مترادف
-
anatomy
آناتومی
-
cytology
سیتولوژی
-
ecology
بوم شناسی
-
genetics
ژنتیک
-
horticulture
باغبانی
-
morphology
مرفولوژی
-
pathology
آسيب شناسي
-
physiology
فیزیولوژی
-
phytology
گیاه شناسی
-
pomology
pomology
-
taxonomy
طبقه بندی
-
dendrology
دندرولوژي
-
floristics
گل شناسی
-
تاریخ طبیعی
-
paleo-botany
گیاه شناسی دیرینه