word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
someone whose job is to stand outside a bar. party. etc. and either stop people who cause trouble from coming in or force them to leave
!کسی که کارش ایستادن بیرون یک بار است. مهمانی - جشن. و غیره و یا جلوی ورود افرادی را که باعث مشکل می شوند را بگیرید یا آنها را مجبور به ترک کنید
-
a strong man paid to stand outside a bar or party to stop people from coming in or force them to leave if they cause trouble. #end
یک مرد قوی برای ایستادن در بیرون از یک بار یا مهمانی پول پرداخت می کند تا از ورود افراد جلوگیری کند یا در صورت ایجاد مشکل آنها را مجبور به ترک کند.
example - مثال
-
!او متوجه شد که به صورت یک هموطنان در حال تسمه نگاه می کند که به عنوان جسارت دهنده به میلیگان خدمت می کرد.
-
در حالی که آنها روی زمین در حال تقلا بودند، جسارتگر و سه پیشخدمت دیگر به آنها حمله کردند.
-
جسارت در در به چشمان من نگاه کرد و وقتی وارد شدم لبخند زد.
-
جسور شروع به بیرون انداختن شما خواهد کرد.
-
وقتی آلن سعی کرد او را دنبال کند. جسور با دستی گوشتی روی سینه او را متوقف کرد.
synonyms - مترادف
-
BNC
!BNC
-
bumper
سپر
-
doorman
دربان
-
امنیت
-
braggart
لاف زن
-
boaster
لاف زن
-
braggadocio
لاف زنی
-
swaggerer
فضولی
-
brag
لاف زدن
-
bragger
لاف زن
-
blowhard
دمنده
-
cockalorum
کاکلوروم
-
gasconader
گازسوز
-
egotist
خودخواه
-
gascon#end
گازکن
antonyms - متضاد
-
!#!
not len