word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
قطعی یا بسیار محتمل است.
-
قصد جدی برای انجام کاری
-
I am certain.
من مطمئنم
-
داشتن وظیفه اخلاقی یا قانونی برای انجام کاری.
-
tied with rope. cord. string. etc..
با طناب بسته شده طناب. رشته و غیره..
-
(از کتاب) داشتن جلدی از کاغذ. چرم یا مواد دیگر
-
going to.
قصد دارم به.
-
برای حرکت سریع با حرکات پرش بزرگ
-
برای علامت گذاری یا شکل دادن به حدود.
-
ماضی ساده و ماضی ازبستن
-
سریع پرش بلند.
-
محدودیت های قانونی یا اجتماعی
-
در مسیر ذکر شده حرکت می کند
-
(باعث ناتوانی افراد) به دلیل شرایط ناخواسته مکانی را ترک کنند.
-
برای توصیف کتابی استفاده می شود که به روش ذکر شده پوشانده شده یا در کنار هم قرار گرفته است.
-
برای توصیف لباس ها یا اشیایی که لبه های آنها به روش گفته شده پوشانده شده است استفاده می شود.
-
ماضی ساده و ماضی باند
-
قطعی یا بسیار محتمل است.
-
tied tightly or fastened.
محکم بسته یا محکم بسته شده است.
-
داشتن وظیفه اخلاقی یا قانونی برای انجام کاری.
-
سفر در جهت.
-
برای علامت گذاری یا شکل دادن به حدود.
-
برای حرکت سریع با بزرگ. حرکات پرش
-
سریع پرش بزرگ
-
داشتن وظیفه قانونی برای انجام کاری
-
در سطح توافق شده یا مجاز یا کمتر از آن نگهداری می شود.
example - مثال
synonyms - مترادف
-
compelled
مجبور
-
obliged
موظف است
-
obligated
موظف است
-
pledged
متعهد شد
-
committed
متعهد شد
-
constrained
محدود شده
-
required
ضروری
-
forced
مجبور شد
-
made
ساخته شده است
-
necessitated
ضروری است
-
regulated
تنظیم شده است
-
beholden
بنگر
-
commanded
دستور داد
-
directed
جهت دار
-
driven
رانده