word - لغت
brashness
||
گستاخی
part of speech - بخش گفتار
noun
||
اسم
spell - تلفظ
ˈbræʃ.nəs
UK :
ˈbræʃ.nəs
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
او باید یاد می گرفت که چگونه گستاخی و بی احساسی خود را کنترل کند.
-
This African American woman needed all her brashness and brains to earn a law degree surrounded by white. male peers.
این زن آمریکایی آفریقایی تبار برای کسب مدرک حقوق در احاطه سفیدپوستان به تمام جسارت و مغز خود نیاز داشت. همسالان مرد
-
با اشتیاق و گستاخی جوانان. ما معتقد بودیم که همه چیز را می دانیم.