word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
برای قطع کردن زمانی که شخص دیگری در حال صحبت کردن است.
-
an occasion when a building is entered illegally by a criminal or criminals. usually by damaging a window or door. especially in order to steal something
موقعیتی که یک مجرم یا مجرم به طور غیرقانونی وارد ساختمان می شود. معمولاً با آسیب رساندن به پنجره یا در. مخصوصاً برای سرقت چیزی
-
to enter a building illegally. usually by damaging a door or window. esp. for the purpose of stealing something.
ورود غیرقانونی به ساختمان معمولاً با آسیب رساندن به در یا پنجره. مخصوصا به قصد دزدیدن چیزی
-
جرم ورود به ساختمان از طریق آسیب رساندن به در یا پنجره. معمولا برای دزدی
example - مثال
synonyms - مترادف
-
intruding
مزاحم
-
invading
مهاجم
-
raiding
حمله کردن
-
trespassing
متجاوز کردن
-
breaching
نقض
-
burglarizing
دزدی
-
burgling
دزدی
-
breaking into
شکستن به
-
breaking and entering
شکستن و وارد شدن
-
getting in
وارد شدن
-
forcing an entry
ورود اجباری
-
مجبور کردن قفل
-
barging in
وارد شدن
-
bursting in
ترکیدن در
-
butting in
قلع و قمع کردن