word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
یک فرار خشونت آمیز مخصوصا توسط یک گروه از زندان
-
used to describe someone or something that suddenly becomes very well known or successful in a particular type of activity. or an achievement that helps them do this.
برای توصیف کسی یا چیزی که ناگهان در نوع خاصی از فعالیت بسیار شناخته شده یا موفق می شود استفاده می شود. یا دستاوردی که به آنها در انجام این کار کمک می کند.
-
used in connection with smaller groups that separate from a meeting to discuss a particular issue. before returning to the main meeting.
در ارتباط با گروه های کوچکتر که از یک جلسه برای بحث در مورد یک موضوع خاص جدا می شوند استفاده می شود. قبل از بازگشت به جلسه اصلی
-
an increase. especially a sudden one.
افزایش مخصوصاً ناگهانی
-
breakdown
درهم شکستن
-
very successful. especially when compared to something else.
بسیار موفق به خصوص وقتی با چیز دیگری مقایسه می شود.
-
مربوط به جلسه یک یا چند گروه کوچک که بخشی از یک گروه بزرگتر هستند.
example - مثال
-
Just a few days before going into bookshops. Time magazine declared it the breakout fiction debut of the year.
فقط چند روز قبل از رفتن به کتابفروشی ها. مجله تایم آن را به عنوان اولین فیلم داستانی سال معرفی کرد.
-
سم راکول در اجرای برک آوت سال نقش آفرینی می کند.
-
Carice Van Houten ستاره برجسته کتاب Black Book بود.
-
این درام موفقیت آمیز فصل جدید تلویزیون بود.
-
او نمایش را با آهنگ شکست خود Crazy به پایان رساند.
synonyms - مترادف
-
escapes
فرار می کند
-
getaways
فرارها
-
breaks
می شکند
-
bunks
تختخواب
-
پرواز
-
lams
لم ها
-
routs
مسیرها
-
slips
می لغزد
-
abscondings
فراری ها
-
decampments
چادر زدایی
-
escapements
فرارها
-
gaolbreakUK
gaolbreakUK
-
jailbreaksUS
جیلبریک آمریکا
-
exoduses
مهاجرت ها
-
departure
عزیمت، خروج