word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
ماضی ساده و ماضی ازدم کردن
-
برای درست کردن آبجو
-
If you brew tea or coffee. you add boiling water to it to make a hot drink. and if it brews. it gradually develops flavour in the container in which it was made.
اگر چای یا قهوه دم می کنید. آب جوش را به آن اضافه کنید تا یک نوشیدنی داغ درست شود. و اگر دم کند. به تدریج در ظرفی که در آن ساخته شده است طعم و مزه پیدا می کند.
-
اگر وضعیت ناخوشایند یا طوفانی در راه است. شما احساس می کنید که در شرف وقوع است.
example - مثال
synonyms - مترادف
antonyms - متضاد
-
dehydrated
کم آب شده
-
dried
خشک شده
-
destroyed
نابود
-
divided
تقسیم شده
-
ended
پایان یافت
-
ignored
نادیده گرفته شده است
-
neglected
غفلت
-
repressed
سرکوب شده
-
ruined
خراب
-
separated
جدا از هم
-
stopped
متوقف شد
-
nonalcoholic
غیر الکلی
-
non-alcoholic
غیر الکلی