word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
سارق دوباره فریاد زد. اما هنوز هم پیشرفت کردیم
-
دزدان ناگزیر به تنهایی در اطراف کشتی پراکنده بودند.
-
طرح کلی کشتی راهزن مستقیماً زیر ما آمد.
-
ما به وضوح می بینیم که شما مردان بدی هستید. دزدان هیچ کس دروغگوها
-
می ترسیدیم توسط دزدان دستگیر شده باشید.
synonyms - مترادف
-
bandits
راهزنان
-
robbers
دزدان
-
plunderers
غارتگران
-
outlaws
قانون شکنان
-
raiders
مهاجمان
-
pirates
دزدان دریایی
-
desperadoes
ناامید کننده ها
-
criminals
جنایتکاران
-
marauders
غارتگران
-
highwaymen
بزرگراه ها
-
thieves
دزدها
-
pillagers
غارتگران
-
thugs
اراذل و اوباش
-
gangsters
گانگسترها
-
ruffians
روفی ها