word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
نقطه ای که قرار است یک موقعیت جدید یا متفاوت آغاز شود.
-
لبه یک صخره یا سایر مناطق مرتفع.
-
لبه یک صخره یا سایر مناطق مرتفع. یا نقطه ای که در آن اتفاق خوب یا بد رخ خواهد داد.
-
نقطه ای که در آن یک جدید. ناهمسان. یا وضعیت خطرناکی در شرف شروع است.
example - مثال
-
این کشورها در آستانه قحطی فاجعه بار قرار دارند.
-
بسیاری از شرکت ها در آستانه نابودی هستند.
-
مذاکرات بین دو کشور در آستانه شکست است.
-
آنچه اکنون شاهد آن هستیم کشوری است که در آستانه جنگ داخلی قرار دارد.
-
چندی پیش سمور رودخانه ای در آستانه انقراض بود.