word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
در دوران برده داری پسران بریس نمی پوشیدند.
-
پای برنجش را برید. از بالای زانویش پاک شود!
-
اینجا. من چیزی جز کفش و پاهای برنج و چوب دستی کاپیتان جونز نمی دیدم.
-
سپس او را از روی صندلی بریچ ها گرفتم و بالا انداختم.
-
جایی که بریس های زانویم را برداشتم. آنجا آنها را رها کردم.
synonyms - مترادف
-
breeches
شلوار
-
pantaloons
پانتالون ها
-
pants
شلوار
-
slacks
شلوار
-
trousers
شلوار
-
knee britches
بریس های زانو
-
kecks
کک می کند
-
knickers
چاقو
-
bloomers
شکوفه ها
-
chaps
فصل
-
denims
جین
-
dungarees
حشره ها
-
breech
بریچ
-
briefs
خلاصه
-
underpants
زیر شلواری