word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
کلم بروکلی اگر تازه نباشد، با وجود پخت خوب، تلخ است.
-
اما هر دو نمونه بروکلی ظاهر و طعمی کم و بیش شبیه هم دارند.
-
گفته می شود که بخش زیادی از کلم بروکلی در ساخت ترشی استفاده می شود.
-
بنابراین او مجبور شد روزانه یک وعده کوچک سبزیجات پخته شده اضافه کند. معمولاً کلم بروکلی یا کلم پیچ بخارپز.
-
This makes a mild. pleasantly pungent sauce. to enliven the cabbage family—hot cauliflower. broccoli. cabbage and Brussels sprouts.
این باعث خفیف می شود. سس دلپذیر تند برای زنده کردن خانواده کلم - گل کلم داغ. کلم بروکلی کلم و کلم بروکسل.