word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
شخصی که پول خارجی می خرد و می فروشد. سهام در شرکت ها و غیره برای افراد دیگر
-
a person who talks to opposing sides. especially governments. making arrangements for them or bringing disagreements to an end.
شخصی که با طرف های مخالف صحبت می کند. به ویژه دولت ها ترتیبی دادن برای آنها یا پایان دادن به اختلافات.
-
ترتیب دادن چیزی مانند معامله توافق. و غیره بین دو یا چند گروه یا کشور.
-
a person who acts for or represents another in the buying and selling of shares in companies or protection against risk. or who arranges for the lending of money.
شخصی که در خرید و فروش سهام شرکت ها یا محافظت در برابر خطر برای دیگری اقدام می کند یا نماینده دیگری است. یا چه کسی وام دادن پول را ترتیب می دهد.
-
ترتیب دادن چیزی مانند معامله یا توافق بین دو یا چند گروه.
-
a person or a company that buys and sells shares. bonds. currencies. insurance. etc. for other people or organizations.
شخص یا شرکتی که سهام را خرید و فروش می کند. اوراق قرضه. ارزها بیمه و غیره برای افراد یا سازمان های دیگر.
-
a person who talks to opposing sides. especially governments. making arrangements for them or bringing disagreements to an end.
شخصی که با طرف های مخالف صحبت می کند. به ویژه دولت ها ترتیبی دادن برای آنها یا پایان دادن به اختلافات.
-
ترتیب دادن چیزی مانند معامله توافق. و غیره بین دو یا چند گروه یا کشور.
example - مثال
synonyms - مترادف
-
intermediary
میانجی
-
mediator
واسطه
-
middleman
واسطه
-
interceder
شفاعت کننده
-
intercessor
شفیع
-
عامل
-
negotiator
مذاکره کننده
-
نماینده
-
conciliator
مصالحه کننده
-
peacemaker
صلح ساز
-
intermediate
حد واسط
-
عامل
-
interposer
مداخله گر
-
buffer
بافر
-
liaison
رابط