word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
a small. square chocolate cake that is soft in the middle. often with pieces of chocolate or nuts in it.
یک کوچک. کیک شکلاتی مربعی که وسط آن نرم است. اغلب با تکه های شکلات یا آجیل در آن.
-
یک موجود خیالی کوچک در داستان های قدیمی گفته می شود برای انسان مفید است.
-
a girl aged between seven and ten (or between around seven and nine in the US) who is a member of the international organization for young women called the Guides. or the Girl Scouts in the US.
دختری بین هفت تا ده ساله (یا بین هفت تا نه سال در ایالات متحده) که یکی از اعضای سازمان بین المللی زنان جوان به نام راهنماها است. یا پیشاهنگان دختر در ایالات متحده.
-
یک کوچک. مربع. کیک شکلاتی. اغلب حاوی آجیل است
-
یکی از اعضای براونی ها
example - مثال
-
براونی ها به طرز شگفت انگیزی مرطوب و شکلاتی بودند.
-
او اغلب برای دوستانش براونی می پخت.
-
آنها براونی های فاج پر شور می فروشند.
-
من همیشه از دستور براونی مادرم استفاده می کنم.
-
براونی ها در خانه ها زندگی می کنند و با کمال میل هر کاری را که از آنها خواسته می شود انجام می دهند.
-
The movie tries to appeal to older kids and adults who would be unlikely to go to a movie full of childish fairies and brownies.
این فیلم سعی میکند بچههای بزرگتر و بزرگسالانی را که بعید هستند به فیلمی پر از پریهای کودکانه و قهوهایها بروند جذب کند.
synonyms - مترادف
-
Rosebud
گل رز
antonyms - متضاد
-
angel
فرشته
-
غول