word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
پزشک مصاحبههای بیمار را با بیحوصلگی تجاری انجام میدهد.
-
روش او سریع و قاطع است. تقریباً تا حد بی رحمی
-
بی رحمی او باعث ناراحتی بسیاری از دوستانش شد.
synonyms - مترادف
antonyms - متضاد
-
gentleness
ملایمت
-
pleasantness
خوشایند
-
civility
مدنیت
-
politeness
ادب
-
courtesy
حسن نیت
-
considerateness
ملاحظه کاری
-
politesse
مودب
-
thoughtfulness
متفکر بودن
-
graciousness
بخشندگی
-
توجه
-
genteelness
نجابت
-
gentility
جوانمردی
-
good manners
رفتار خوب
-
humility
فروتنی
-
توجه