word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
کیسه های زینی از پوست جولان. با پارچه پشمی قرمز تزئین شده است. و حاشیه بلند از پوست جوجه.
-
پسرها کاغذها و همچنین یک کیسه کوچک از پوست جفت را برداشتند.
-
ابریشم مانند برگ های پوسیده از بین رفت. اما کیسه چرمی محکم و در شرایط عالی بود.
-
Washington always rode a good horse and sometimes wore a blue coat. scarlet waistcoat. buckskin breeches. top boots and velvet cap and carried a whip with a long thong.
واشنگتن همیشه سوار اسب خوبی بود و گاهی کت آبی می پوشید. جلیقه قرمز. شلوار جفتی. چکمه های بالا و کلاه مخملی و شلاق با یک بند بلند.
-
ویل مهار کرد. و چشمی علاقه مند به مرد دوید. که با پوست جفت پوشیده شده بود.