word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
synonyms - مترادف
-
children
فرزندان
-
youngsters
جوانان
-
babies
نوزادان
-
infants
نوزادان
-
juveniles
نوجوانان
-
bairns
بایرنز
-
kids
بچه ها
-
minors
خردسالان
-
toddlers
کودکان نوپا
-
newborns
نوزادان
-
جوانان
-
adolescents
نوجوانان
-
babes
عزیزم
-
boys
پسران
-
girls
دختران
antonyms - متضاد
-
adults
بزرگسالان
-
grown-ups
بزرگسالان
-
grownups
بزرگسالان
-
men
مردان
-
gentlemen
آقایان
-
ladies
خانم ها
-
women
زنان
-
withers
پژمرده می شود
-
decreases
کاهش می دهد
-
dies
می میرد
-
halts
متوقف می شود
-
lessens
کاهش می یابد
-
shrinks
منقبض می شود
-
stops
متوقف می شود
-
wastes
ضایعات