word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
A row of shelves crossed the bulkhead and some water lay in the angle where the slanted floor met the side sheathing.
ردیفی از قفسهها از روی دیوار عبور میکردند و مقداری آب در زاویهای قرار داشت که کف شیبدار با غلاف جانبی برخورد میکرد.
-
As the profile shows. the vessel is divided by transverse bulkheads into seven watertight compartments. and there are double bottoms.
همانطور که نمایه نشان می دهد. این کشتی توسط دیوارهای عرضی به هفت محفظه ضد آب تقسیم شده است. و ته دوتایی وجود دارد.
-
He sat upright on the locker in front of the stove. with his head leaning back against the bulkhead.
صاف روی کمد جلوی اجاق گاز نشست. در حالی که سرش به پشت به دیوار تکیه داده است.
-
بدنه توسط بالک های فولادی به شش محفظه ضد آب تقسیم می شود.
-
There were no decks or bulkheads. nothing but an intricate network of ladders connecting the various operating positions of the spaceship.
هیچ عرشه و دیواری وجود نداشت. چیزی جز شبکه پیچیده ای از نردبان که موقعیت های عملیاتی مختلف سفینه فضایی را به هم متصل می کند.
-
سمت راست اتاق خواب استاد باز شد. و دری در قسمت جلویی به گالن منتهی می شد.