word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
یک گاومیش هرازگاهی از پرچینی که ضخیمترین خارها و خارها است بالا میرود.
-
اما در آن زمان هیچ دانه یا میوه ای برای خوردن گاو نر در جزایر وجود نداشت.
-
فنچ. گاو نر چند برفک و دیگر پرندگان پاییزی روی درختان آسپن نشسته بودند.
-
آخرین صدایی که شنیدم صدای سوت یک گاو نر بود.
-
There is no sound but the scratching of the quill pen as it flies over the paper. and the chirping of a bullfinch in a cage in the bow-window.
صدایی به جز خراش قلم در حین پرواز بر روی کاغذ نیست. و چهچهه یک گاو نر در قفسی در پنجره کمان.
synonyms - مترادف
-
common bullfinches
گاو نر معمولی
-
Eurasian bullfinches
گاو نر اوراسیا
-
popes
پاپ ها