word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
someone who hurts or frightens someone else. often over a period of time. and often forcing them to do something that they do not want to do.
کسی که دیگران را آزار می دهد یا می ترساند. اغلب در یک دوره زمانی و اغلب آنها را مجبور به انجام کاری می کنند که نمی خواهند انجام دهند.
-
to hurt or frighten someone. often over a period of time. and often forcing that person to do something they do not want to do.
صدمه زدن یا ترساندن کسی اغلب در یک دوره زمانی و اغلب آن شخص را مجبور به انجام کاری که نمی خواهد انجام دهد.
-
تهدید به صدمه زدن به کسی اغلب آن شخص را برای انجام کاری می ترساند.
-
شخصی که تهدید می کند به کسی صدمه می زند. اغلب آن شخص را مجبور به انجام کاری می کنند.
example - مثال
-
ایستادن در مقابل یک قلدر شجاعت می خواهد.
-
او یکی از آن قلدرهای مدرسه بود که کل زمین بازی را ظلم کرد.
-
اینقدر قلدر نباش - اگر او نمی خواهد با ما بیاید. او مجبور نیست
-
قلدر شهربازی پول شام را از ما می گرفت.
-
The management team should stop acting like bullies and try to discuss the problem with us reasonably.
تیم مدیریت باید مانند قلدر رفتار نکند و سعی کند مشکل را به طور منطقی با ما در میان بگذارد.
-
او شخصیت قوی دارد. اما اجازه نده او شما را اذیت کند.
-
مورد آزار و اذیت قرار نگیرید یاد بگیرید برای خود و آنچه به آن اعتقاد دارید بایستید.
-
مهم است که اگر دیدید کسی مورد آزار و اذیت قرار گرفته است، آن را به معلم گزارش دهید.
-
او مرا مورد آزار و اذیت قرار داد تا عمل جراحی را انجام دهم. و اکنون خوشحالم که او این کار را کرد.
-
وقتی مورد آزار و اذیت قرار می گیرید. می تواند عزت نفس شما را از بین ببرد.