word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
خطی از بوته های سبز در این بهار حواشی داشت.
-
به تنهایی در کنار باتلاقی قرار داشت که با بیشههای توسکا و بوتههای بلند حاشیهای داشت.
-
The hut itself was hidden away in a little clump of swamp willows that grew upon a mound in the midst of a marshy plain. broken here and there by patches of reed and bulrushes.
خود کلبه در توده کوچکی از بیدهای باتلاقی پنهان شده بود که روی تپه ای در میان دشتی باتلاقی رشد کرده بودند. اینجا و آنجا با تکه های نی و بوته شکسته است.
-
کرانه های بزرگی از گل وجود داشت. که از آن بوته ها رشد کردند.
-
جان صداها و خنده های آنها را از میان ساقه های بوته شنید.
synonyms - مترادف
-
cattail
کتیل
-
reed mace
نی گرز