word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
synonyms - مترادف
-
fortification
استحکامات
-
ramparts
باروها
-
barricades
سنگرها
-
embankments
خاکریزها
-
parapets
جان پناه ها
-
walls
دیوارها
-
bastions
سنگرها
-
defenceUK
دفاع بریتانیا
-
earthworks
کارهای خاکی
-
palisades
پالیسادها
-
stockades
استاکاد
-
berms
برم ها
-
breastworks
سینه کاری
-
buttresses
تکیه گاه ها
-
circumvallations
دور زدن
antonyms - متضاد
-
harm
صدمه
-
hurts
صدمه می زند
-
صدمه
-
assails
حملات
-
assaults
حملات
-
attacks
حملات