word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
ماضی ساده و ماضی ازدسته
-
به سرعت و به طور تقریبی کسی یا چیزی را در جایی هل دادن یا گذاشتن.
-
برای گنجاندن یک برنامه کامپیوتری اضافی یا محصول دیگر با چیزی که می فروشید.
-
عمل فروش چندین محصول یا خدمات با هم.
example - مثال
synonyms - مترادف
-
tied
گره خورده است
-
packed
بسته بندی شده
-
packaged
بسته بندی شده
-
bound
مقید شده است
-
bounden
محدود شده است
-
packeted
بسته بندی شده
-
parceledUS
parceledUS
-
parcelledUK
parcelledUK
-
wrapped
پیچیده شده
-
wrapt
پیچیده
-
baled
عدل بندی شده
-
folded
تا شده
-
furled
پشمالو
-
rolled
نورد
-
trussed
خرپایی
antonyms - متضاد
-
undid
لغو کرد
-
undone
انجام نشده
-
detached
جدا
-
disconnected
قطع شده
-
dispersed
پراکنده شد
-
divided
تقسیم شده
-
loosed
از دست داد
-
loosened
شل شد
-
released
منتشر شد
-
scattered
پراکنده شده است
-
separated
جدا از هم
-
انتشار دادن
-
uncovered
بدون پوشش
-
unfastened
بسته نشده
-
untied
گشوده