word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
[ U ]
[ U ]
-
ما دریافتهایم که فرسودگی شغلی و بیماری در بین کسانی که کمک دریافت نمیکنند بسیار بیشتر است.
-
[ C ]
[C]
-
درامر مانند یک راک اند رول فرسوده وارد شد.
-
ساعات کاری طولانی و غیرقابل پیش بینی منجر به فرسودگی و ناامیدی شده است.
synonyms - مترادف
antonyms - متضاد
-
rejuvenation
جوان سازی
-
refreshment
طراوت
-
revitalization
احیاء
-
regeneration
بازسازی
-
reinvigoration
تجدید قوا
-
بهبود
-
envigorationUK
EnvigorationUK
-
invigorationUS
تقویت ایالات متحده
-
rejuvenescence
جوان سازی
-
freshening
خوشبو کردن
-
recharging
شارژ مجدد
-
زندگی جدید
-
انرژی
-
vigourUK
vigourUK
-
vigorUS
vigorUS