word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
a fire burning in the bush (= a wild area of land) that is difficult to control and sometimes spreads quickly.
آتش سوزان در بوته (= منطقه وحشی از زمین) که مهار آن دشوار است و گاهی به سرعت گسترش می یابد.
-
something that spreads very quickly and is difficult to control. and usually causes a lot of damage.
چیزی که خیلی سریع پخش می شود و کنترل آن دشوار است. و معمولا خسارات زیادی به بار می آورد.
example - مثال
-
Today has been horrifically hot. there`s a bushfire very close and the whole city smells of burning.
امروز به طرز وحشتناکی گرم بود یک آتش سوزی بسیار نزدیک وجود دارد و کل شهر بوی سوختن می دهد.
-
یک گردشگر به اتهام ایجاد آتش سوزی در بوته با سیگار در دادگاه حاضر شد.
-
از زمان اعترافاتش این رسوایی مانند آتش سوزی در میان حزب گسترش یافته است.
-
فهرست رو به رشدی از بانک های سوخته در آتش سوزی جنگلی بحران نقدینگی جهانی وجود دارد.