word - لغت
busker
||
busker
part of speech - بخش گفتار
noun
||
اسم
spell - تلفظ
ˈbʌs.kər
UK :
ˈbʌs.kɚ
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
یک باسکر سابق مردمی. او به یک حس پاپ تبدیل شده است.
-
برخی از افراد ثروتمند اطمینان حاصل می کنند که مالیات کمتری را به اندازه متوسط مسافران خیابانی شما می پردازند.
-
شنبه ها. اتوبوسرانی اجرا می کنند و فروشندگان خیابانی آثار هنری را در میدان پارک می فروشند.