word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
یک کلمه یا عبارت از یک حوزه خاص از دانش که مردم به طور ناگهانی فکر می کنند بسیار مهم است
-
a word or phrase from one special area of knowledge that people suddenly think is important and use a lot
کلمه یا عبارتی از یک حوزه خاص از دانش، که مردم به طور ناگهانی فکر می کنند مهم است و زیاد استفاده می کنند
-
a word or expression from a particular subject area that has become fashionable by being used a lot especially on television and in the newspapers
کلمه یا عبارتی از یک موضوع خاص که با استفاده زیاد به خصوص در تلویزیون و روزنامه ها مد شده است.
-
a word or expression that is very often used esp. in public discussions because it represents opinions that are popular
کلمه یا عبارتی که اغلب استفاده می شود، به ویژه. در بحث های عمومی، زیرا نشان دهنده نظرات محبوب است
-
a word or expression from a particular subject area that has become fashionable because it has been used a lot
کلمه یا عبارتی از یک موضوع خاص که به دلیل استفاده زیاد مد شده است
-
چند رسانهای سالهاست که در صنعت کامپیوتر به عنوان یک کلید واژه مطرح بوده است.
-
Interesting buzzwords that appear throughout your document will work well here.
کلمات کلیدی جالبی که در سرتاسر سند شما ظاهر می شوند، در اینجا به خوبی کار می کنند.
-
کلید واژه بزرگ اینترنت در حال حاضر «فناوری فشاری» است.
-
«تصمیم گیری سریع» آخرین کلمه رایج در دفتر ما بود.
-
اینها درامهای انسانی پشت سر واژههای سازمانی هستند.
-
Heritage، کلمه رایج دهه 1980، به پایان رسیده است. مدرنیزاسیون، کلمه رایج دهه 1960، در راه است.
-
اینها شعارهای جنبش اصلاحی مدرسه تعالی قانونمند نیستند.
-
مشتری پسندی کلمه پرطرفدار در محافل تجاری بریتانیا بود.
-
رسانههای ترکیبی: اینها کلمات کلیدی برای سبکهایی بودند که چندین ماده را با هم ترکیب میکردند.
example - مثال
-
Globalization is an international buzzword.
جهانیشدن یک واژه مهم بینالمللی است.
-
یک عبارت رایج رایج این است که «خارج از چارچوب فکر کن».
-
«تنوع» واژه ی جدید در آموزش است.
-
گوش دادن به مردم کلمه پر سر و صدا در میان سیاستمداران بود.
-
Companies know there's nothing like a hot new buzzword like ‘nanotechnology’ or ‘sustainability’ to get the attention of investors.
شرکتها میدانند که هیچ چیزی مانند واژههای داغ جدید مانند «نانو فناوری» یا «پایداری» برای جلب توجه سرمایهگذاران وجود ندارد.
synonyms - مترادف
-
catchword
کلمه کلیدی
-
jargon
اصطلاحات تخصصی
-
byword
با واژه
-
lingo
زبان انگلیسی
-
slang
زبان عامیانه
-
argot
آرگوت
-
axiom
اصل
-
cant
نمی تونم
-
doublespeak
دو زبانه
-
phraseology
عبارت شناسی
-
saying
گفتن
-
slogan
شعار
-
fuzzword
کلمه مبهم
-
mediaspeak
رسانه صحبت کردن
-
policyspeak
سیاست صحبت کردن
-
عبارت گرفتن
-
motto
کلیدواژه
-
watchword
برچسب زدن
-
tag
خودداری
-
refrain
حداکثر
-
maxim
عبارت جذاب
-
catchphrase
شیبوله
-
shibboleth
مانترا
-
keyword
خط شکار
-
mantra
فرمول
-
catchline
گریه کردن
-
کلمه خانگی
-
اپیگرام
-
اپیدرم
-
epigram
Warning: Undefined array key 29 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529
-
epithet
Warning: Undefined array key 30 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529
antonyms - متضاد
-
استاندارد