word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
a substance that is in foods such as sugar bread and potatoes which provides your body with heat and energy and which consists of oxygen hydrogen and carbon
ماده ای که در غذاهایی مانند شکر، نان و سیب زمینی وجود دارد که گرما و انرژی بدن شما را تامین می کند و از اکسیژن، هیدروژن و کربن تشکیل شده است.
-
غذاهایی مانند برنج، نان و سیب زمینی حاوی کربوهیدرات
-
one of several substances such as sugar or starch that provide the body with energy or foods containing these substances such as bread potatoes pasta and rice
یکی از چندین ماده مانند شکر یا نشاسته که انرژی بدن را تامین می کند یا غذاهای حاوی این مواد مانند نان، سیب زمینی، ماکارونی و برنج
-
ماده ای مانند قند یا نشاسته که انرژی بدن را تامین می کند
-
A carbohydrate is also a food that contains a large amount of carbohydrate such as bread fruits and vegetables
کربوهیدرات نیز غذایی است که حاوی مقدار زیادی کربوهیدرات مانند نان، میوه ها و سبزیجات است.
-
Carbohydrate foods - it used to be thought all carbohydrate foods - do indeed have a tendency to produce a rebound hunger.
غذاهای کربوهیدراتی - که قبلاً تصور می شد همه غذاهای کربوهیدراتی - در واقع تمایل به ایجاد گرسنگی مجدد دارند.
-
اگر نمی توانید، پس از نوشیدنی کربوهیدراتی استفاده کنید.
-
رژیمهای غذایی به گونهای تنظیم شدند که حاوی ویتامینها، مواد معدنی و کربوهیدراتهای بیشتری باشند.
-
Those who chose the most cereal fiber and more slowly digested carbohydrates from yogurt and breakfast cereal had the lowest risks.
کسانی که بیشترین فیبر غلات و کربوهیدرات های دیر هضم را از ماست و غلات صبحانه انتخاب کردند، کمترین خطر را داشتند.
-
Research has proved that we can eat more carbohydrate calories than fat calories and still lose weight!
تحقیقات ثابت کرده است که ما می توانیم کالری کربوهیدرات بیشتری نسبت به کالری چربی بخوریم و همچنان وزن کم کنیم!
-
Cut down on carbohydrates somewhat and choose mostly whole grain breads and cereals to prevent constipation due to inactivity.
کربوهیدرات ها را تا حدودی کاهش دهید و بیشتر نان ها و غلات کامل را انتخاب کنید تا از یبوست ناشی از کم تحرکی جلوگیری کنید.
-
Their carbohydrates come in part from wheat and in the North from millet while rice predominates in the South.
کربوهیدرات آنها بخشی از گندم و در شمال از ارزن به دست می آید، در حالی که برنج در جنوب غالب است.
-
Thus in patients with carbohydrate malabsorption the colon may play an important role in meeting total energy needs.
بنابراین، در بیماران مبتلا به سوء جذب کربوهیدرات، کولون ممکن است نقش مهمی در تامین انرژی کل نیاز داشته باشد.
example - مثال
-
آجیل سرشار از کربوهیدرات است.
-
من سعی می کنم کربوهیدرات را کاهش دهم.
-
کربوهیدرات های پیچیده مانند پاستا
-
کربوهیدرات های خود را در عرض دو ساعت پس از تمرین بخورید.
synonyms - مترادف
-
cellulose
سلولز
-
glucose
گلوکز
-
lactose
لاکتوز
-
starch
نشاسته
-
قند
-
biological compound
ترکیب بیولوژیکی
-
dextrin
دکسترین
-
dextrose
دکستروز
-
disaccharide
دی ساکارید
-
fructose
فروکتوز
-
galactose
گالاکتوز
-
glycogen
گلیکوژن
-
maltose
مالتوز
-
monosaccharide
مونوساکارید
-
polysaccharide
پلی ساکارید
-
sucrose
ساکارز
-
complex carbohydrate
کربوهیدرات پیچیده
-
simple carbohydrate
کربوهیدرات ساده
-
caramel
کارامل
-
candy
آب نبات
-
cassonade
کاسوناد
-
sweetener
شیرین کننده
-
refined carbohydrate
کربوهیدرات تصفیه شده
-
xylose
زایلوز
-
saccharose
ساکاروز
-
levulose
لوولوز
-
saccharin
ساخارین