word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
تخم مرغ های نگهداری شده از ماهی های بزرگ مختلف که به عنوان یک غذای بسیار گران قیمت خورده می شود
-
the eggs of various large fish especially the sturgeon, eaten as food. Caviar is usually very expensive.
تخمهای مختلف ماهیهای بزرگ، بهویژه ماهیان خاویاری، به عنوان غذا مصرف میشوند. خاویار معمولاً بسیار گران است.
-
the eggs of various large fish salted and eaten as a delicacy (= something rare that is good to eat)
تخم مرغ های مختلف ماهی های بزرگ، نمک زده و به عنوان غذای لذیذ خورده می شود (= چیزی کمیاب که خوردن آن خوب است)
-
آنها مانند خاویار در نمای نزدیک، در یک وب بودند.
-
او غذای خاویار اسنک کنار تخت - یک آیتم کاربردی در دو تا سیصد.
-
می توانید ترافل را روی این تخم مرغ ها بتراشید یا خاویار قاشقی روی آن ها بمالید.
-
Shooting sometimes lasted twenty hours at a time as the extras were treated to squab, caviar and champagne.
تیراندازی گاهی اوقات بیست ساعت طول میکشید، زیرا افراد اضافی با اسکواب، خاویار و شامپاین پذیرایی میشدند.
-
Gold watches, caviar, champagne and beautiful women - all these became associated with Zahedis munificence.
ساعت های طلایی، خاویار، شامپاین و زنان زیبا - همه اینها با شهرت زاهدی همراه شد.
-
با خاویار و مایکروویو پر شده بود.