word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
مطمئنم که می توانستم این را از جای دیگری ارزان تر بخرم.
-
فیلمی ارزان ساخته شده
-
شما می توانید بسیار ارزان در ایتالیا زندگی کنید.
-
این شرکت بسیار ارزان فروخته شد.
-
جزوه ارزان تولید و فتوکپی شده بود.
-
آنها راهی برای تولید لباس ارزان تر پیدا کردند.
-
آنها را به صورت عمده می خریم و ارزان می فروشیم.
-
یک دلار قوی به دولت ایالات متحده این امکان را داد که به طور ارزان وام بگیرد (= پرداخت نرخ بهره پایین).
-
در صورت خرید به تعداد، می توانید کالاهای کاغذی را ارزان تر خریداری کنید.
-
آنها به دلیل ارزان بودن و نبود مشکلاتی که سایت ارائه می داد، اینجا را انتخاب کردند.
-
ما می توانیم به شما کمک کنیم تا فروش آنلاین خود را ارزان تر مدیریت کنید.
synonyms - مترادف
-
reasonably
منطقی
-
inexpensively
ارزان
-
poorly
ضعیف
-
discounted
تخفیف داده شده است
-
advantageously
به نفع
-
نسبتا
-
moderately
به طرز نابسامانی
-
shabbily
بدجور
-
shoddily
خاک ارزان
-
حراج
-
با قیمت مقرون به صرفه
-
با تخفیف
-
با قیمت کاهش یافته
-
از نظر اقتصادی
-
economically
رقابتی
-
competitively
مقرون به صرفه
-
affordably
با خونسردی
-
coolly
معقولانه
-
sensibly
متواضعانه
-
modestly
پست
-
lowly
قابل تحمل
-
tolerably
مردمی
-
popularly
به طرز عجیبی
-
chintzily
Warning: Undefined array key 23 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529
antonyms - متضاد
-
expensively
گران قیمت
-
dearly
عزیزم
-
exorbitantly
به طور گزاف
-
steeply
به شدت
-
extravagantly
به صورت اسراف آمیز
-
extortionately
اخاذی
-
uneconomically
غیر اقتصادی
-
pricily
غیر منطقی
-
unreasonably
بسیار
-
Warning: Undefined array key 9 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 589