word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
someone who claims something especially money from the government a court etc because they think they have a right to it
کسی که چیزی، به ویژه پول، را از دولت، دادگاه و غیره ادعا می کند، زیرا فکر می کند حق آن را دارد
-
کسی که به دلیل مریض بودن، بیکاری و غیره از دولت درخواست یا پول دریافت می کند
-
someone who requests and receives money from an insurer for damage theft, injury etc for which they are insured
کسی که برای خسارت، دزدی، جراحت و غیره که بیمه شده است از بیمه گر درخواست و دریافت می کند.
-
کسی که از شخص یا سازمانی پول می خواهد که به آنها آسیب رسانده است
-
کسی که بیان می کند که حق دارد چیزی را که متعلق به اوست بگیرد یا دریافت کند
-
شخصی که چیزی را درخواست می کند که فکر می کند متعلق به اوست یا حق دارد
-
a person or company that requests or receives payment from an insurance company for an accident illness damage to property etc.
شخص یا شرکتی که برای حادثه، بیماری، خسارت به اموال و غیره از یک شرکت بیمه درخواست یا دریافت می کند.
-
a person who requests or receives payment of money that a government organization or company owes them
شخصی که درخواست یا دریافت پولی دارد که یک دولت، سازمان یا شرکت به آنها بدهکار است
-
شخصی که برای شکایت قانونی از شخص دیگری به دادگاه مراجعه می کند
-
کسی که خواستار حق مالکیت قانونی یک ملک، پرداخت یا عنوان خاص است
-
این شرکت دعوی را حل و فصل می کند و برای خواهان غرامت می دهد.
-
The latter class of claimants, generally bondholders, will suffer a fall in the market value of their claims.
دسته دوم از مدعیان، عموماً دارندگان اوراق قرضه، دچار کاهش ارزش بازار مطالبات خود خواهند شد.
-
But if there is a large group of potential claimants, the government may formalize the awarding of compensation.
اما اگر گروه زیادی از مدعیان احتمالی وجود داشته باشد، دولت ممکن است اعطای غرامت را رسمی کند.
-
این به این دلیل است که سهامداران مدعی باقی مانده ارزش شرکت هستند.
-
گارسیا وکالت سه مدعی اسپانیایی زبان در پرونده آنها علیه دولت است.
-
The Bill will cover those income support claimants who have an amount for mortgage interest included in their income support assessment.
این لایحه آن دسته از مدعیان حمایت از درآمد را پوشش می دهد که مبلغی برای بهره وام مسکن در ارزیابی حمایت از درآمد آنها گنجانده شده است.
-
بر اساس سیستم جدید، مدعیان چک مزایای خود را سه هفته زودتر از قبل دریافت خواهند کرد.
-
سپس متقاضی باید گواهی پزشکی را برای مدت غیبت خود از کار ارائه دهد.
-
Those claimants undermine the claims of genuine asylum seekers, and no one would wish to defend them.
این مدعیان ادعاهای پناهجویان واقعی را تضعیف می کنند و هیچ کس نمی خواهد از آنها دفاع کند.
-
در مورد تعداد افراد تحت تکفل بر خلاف متقاضیان کمک هزینه مسکن، جزئیاتی در دست نیست.
example - مثال
-
مدعی تاج و تخت
-
sickness benefit claimants
مدعیان کمک هزینه بیماری
-
For medical malpractice insurance claims that we paid, fewer than 10% had a payout of $1 million or more.
برای ادعاهای بیمه قصور پزشکی که پرداخت کردیم، کمتر از 10٪ پرداختی 1 میلیون دلاری یا بیشتر داشتند.
-
پرداخت های اعتبار مالیاتی با توجه به درآمد سالانه مدعی محاسبه می شود.
-
The claimant commenced this action to recover damages that were sustained while working for the defendant.
شاکی این اقدام را برای جبران خساراتی که در حین کار برای متهم متحمل شده بود آغاز کرد.
-
He was declared the legitimate claimant to the throne.
او مدعی مشروع تاج و تخت اعلام شد.
synonyms - مترادف
-
applicant
درخواست کننده
-
petitioner
مدعی
-
pretender
دعا کننده
-
supplicant
تجدیدنظرخواه
-
suppliant
نامزد
-
appellant
شاکی
-
خواستگار
-
plaintiff
طرف دعوا
-
suitor
متظاهر
-
claimer
مشتاق
-
litigant
جوینده
-
pretendant
امیدوار کننده
-
aspirant
مبارز
-
seeker
فرضی
-
contender
منتظر
-
hopeful
اعمال کننده
-
campaigner
چشم انداز
-
postulant
پرسشگر
-
pleader
رقیب
-
expectant
وکیل دادگستری
-
applier
شرکت کننده
-
ورودی
-
inquirer
مصاحبه شونده
-
جویای کار
-
solicitor
-
contestant
-
requester
-
requestor
-
entrant
-
interviewee
-
job-seeker