word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
فاعل فاعل ازسقوط - فروپاشی
-
سقوط ناگهانی به دلیل فشار یا نداشتن قدرت یا پشتیبانی
-
اگر کسی سقوط کند، به دلیل بیماری یا ضعف به زمین می افتد
-
to fold something into a smaller shape usually so it can be stored or (especially of furniture) to fold in this way
تا کردن چیزی به شکل کوچکتر، معمولاً به طوری که بتوان آن را ذخیره کرد، یا (مخصوصاً مبلمان) را به این شکل تا کرد
-
(از افراد و مشاغل) به طور ناگهانی قادر به ادامه یا کار صحیح نباشند
example - مثال
-
هزاران ساختمان در زلزله فرو ریخت.
-
صندلی زیر وزنش فرو ریخت.
-
او فکر می کرد که با مرگ همسرش تمام دنیایش فرو ریخته است.
-
او به زمین افتاد و بر اثر سکته قلبی درگذشت.
-
همه صندلی ها برای نگهداری آسان فرو می ریزند.
-
با سقوط بازار املاک، بسیاری از مردم شغل خود را از دست دادند.
-
Talks between management and unions have collapsed.
مذاکرات بین مدیریت و اتحادیه ها شکست خورده است.
-
قیمت سهام سقوط کرد (= به طور ناگهانی کاهش یافت) پس از اخبار مربوط به معاملات ضعیف.
synonyms - مترادف
-
در حال زوال
-
contracting
قرارداد
-
declining
رو به کاهش است
-
decreasing
در حال کاهش
-
diminishing
کاهش می یابد
-
dwindling
کوچک شدن
-
shrinking
کم نور شدن
-
dimming
افتادگی
-
drooping
فروکش کردن
-
ebbing
محو شدن
-
fading away
غش در حال رشد
-
growing faint
در حال نزول
-
غرق شدن
-
sinking
سست شدن
-
slackening
فروکش می کند
-
subsiding
دم کردن
-
tailing off
باریک شدن
-
tapering off
تضعیف کننده
-
abating
حل شدن
-
attenuating
شکست خوردن
-
dissolving
سقوط
-
failing
کاهش
-
falling off
خارج شدن
-
lessening
واپس نشینی، پسروی
-
petering out
در حال پیچیدن
-
receding
آتروفی شدن
-
winding down
رو به وخامت است
-
atrophying
پرچم گذاری
-
deteriorating
راه دادن
-
flagging
Warning: Undefined array key 29 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529
-
giving way
Warning: Undefined array key 30 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529
antonyms - متضاد
-
در حال رشد
-
افزایش می یابد
-
expanding
در حال گسترش
-
افتتاح
-
outspreading
گسترده شدن
-
widening
گسترش دادن
-
broadening
دراز کشیدن
-
outstretching
بزرگ شدن
-
spreading
طولانی شدن
-
enlarging
رفع فشار
-
lengthening
آشکار می شود
-
extending
کشش
-
decompressing
باز کردن
-
unfolding
بزرگنمایی
-
stretching
باد کردن
-
unrolling
در حال ضرب کردن
-
magnifying
بازگشایی ایالات متحده
-
inflating
unravellingUK
-
unfurling
در حال تکثیر
-
multiplying
جوانه زدن
-
unravelingUS
بالا بردن
-
unravellingUK
متسع شدن
-
proliferating
بورژونی
-
burgeoning
کش امدن
-
heightening
بادکش کردن
-
distending
شعله ور شدن
-
bourgeoning
Warning: Undefined array key 26 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 589
-
stretching out
Warning: Undefined array key 27 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 589
-
fanning out
Warning: Undefined array key 28 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 589
-
flaring out
Warning: Undefined array key 29 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 589
-
Warning: Undefined array key 30 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 589
