word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
مایعی که کمی بوی گل یا گیاه می دهد و روی گردن یا مچ دست می گذارید
-
a city in northern Germany on the River Rhine. It is a port and an industrial centre. It was bombed during World War II and there was a lot of damage. Its German name is Köln.
شهری در شمال آلمان در کنار رود راین. یک بندر و یک مرکز صنعتی است. در جنگ جهانی دوم بمباران شد و خسارات زیادی به آن وارد شد. نام آلمانی آن Köln است.
-
یک نوع عطر (= مایع با بوی مطبوع که روی پوست استفاده می شود)
-
نوعی عطر (= مایعی با بوی مطبوع که بر بدن میمالند)
-
You acquire gravitas and project it like a cologne whenever you discuss the singular and laudable Salomon Brothers culture.
هر زمان که درباره فرهنگ منحصر به فرد و قابل ستایش برادران سالومون بحث می کنید، گراویتاس را به دست می آورید و آن را مانند یک ادکلن به نمایش می گذارید.
-
بالاخره یه شلوار و تاپ تنیک و صندل و ادکلن پوشیدم.
-
چیزی جز ادکلن، چیزی محتاطانه و لیمویی.
-
ادکلن او احساساتی ملایم اما شدید را می خواند.
-
حتی اگر چشمهای مامی را میمالید و پیشانیاش را با ادکلن خیس میکرد.
-
آنقدر به او نزدیک بود که بوی ادکلن لیمویی خنک او را حس می کرد.
-
بوی خوبی که می دهی ادکلن من است.
-
He had shaved too and the crisp scent of cologne mingled with the fresh fragrance of the soap he had used.
او هم تراشیده بود و بوی تند ادکلن با عطر تازه صابونی که استفاده کرده بود در هم آمیخت.
example - مثال
synonyms - مترادف
-
perfume
عطر
-
fragrance
رایحه
-
scent
پس از اصلاح
-
aftershave
ادو توالت
-
eau de toilette
آب دستشویی
-
toilet water
ادوکلن
-
eau de cologne
آب اسطوخودوس
-
lavender water
اسکوش
-
scoosh
عطار گل رز
-
parfum
مایع معطر
-
attar of roses
گلاب
-
scented liquid
آب کلن
-
روغن
-
Cologne water
ذات
-
بو
-
essence
odourUK
-
نیف
-
odourUK
افشانه
-
niff
بو کردن
-
spray
بوی آمریکا
-
whiff
ساشه
-
odorUS
مه بدن
-
sachet
اسپری بدن
-
body mist
دلتنگی
-
body spray
دسته گل
-
aroma
savourUK
-
redolence
savorUS
-
bouquet
بو کشیدن
-
savourUK
-
savorUS
-
sniff