word - لغت

complemented || تکمیل شده است

part of speech - بخش گفتار

N/A || N/A

spell - تلفظ

ˈkɒm.plɪ.ment

UK :

ˈkɑːm.plə.ment

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [complemented] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

  • Strawberries and cream complement each other perfectly.


    توت فرنگی و خامه مکمل یکدیگر هستند.

  • The music complements her voice perfectly.


    موسیقی کاملا صدای او را تکمیل می کند.

synonyms - مترادف

  • completed


    تکمیل شد

  • finished


    تمام شده

  • concluded


    نتیجه گیری

  • achieved


    به دست آورد

  • finalizedUS


    ایالات متحده نهایی شد

  • fulfilled


    برآورده شد

  • consummated


    به پایان رسید

  • nailed


    میخکوب شده

  • accomplished


    انجام شده است

  • did


    انجام داد

  • effectuated


    مؤثر واقع شده است

  • executed


    اجرا شده

  • performed


    انجام

  • settled


    مستقر شده

  • realizedUS


    متوجه آمریکا شد

  • capped


    درپوش

  • perfected


    کامل شد

  • actualized


    به فعلیت رسید

  • crowned


    تاج گذاری کرد

  • ended


    جلا داده شده

  • polished


    خاتمه یافت

  • terminated


    انجام شد

  • carried off


    به طور کامل انجام داد

  • carried out


    انگلستان نهایی شد

  • did thoroughly


    تمام شد

  • finalisedUK


    گذشت

  • finished off


    واقع در انگلستان

  • got through


    گرد شده

  • polished off


  • realisedUK


  • rounded off


antonyms - متضاد

  • abandoned


    رها شده است


  • ترک کرد

  • ignored


    نادیده گرفته شده است

  • neglected


    غفلت

  • aborted


    سقط شد

  • canceledUS


    لغو ایالات متحده

  • cancelledUK


    لغو شد

  • discarded


    دور انداخته شد

  • ended


    به پایان رسید

  • halted


    متوقف شد

  • relinquished


    واگذار کرد

  • stopped


    تسلیم شد

  • surrendered


    متروک

  • deserted


    کاهش یافته است

  • discontinued


    رها کرد

  • dropped


    ترک کردن

  • forsook


    فرو ریخته


  • ریخته شده است

  • ditched


    ناموفق

  • dumped


    یادم رفت

  • failed


  • forgot


  • gave up