word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
مشارکت در یک جرم همراه با افراد دیگر
-
دخالت یا آگاهی از یک موقعیت، به ویژه موقعیتی که از نظر اخلاقی اشتباه یا ناصادقانه است
-
دخالت در یک جرم یا فعالیتی که اشتباه است
-
مشارکت با دیگران در یک جنایت یا در فعالیت دیگری که اشتباه است
-
ربات در درون ماده هیدرا و با همدستی ظاهری آن کار می کرد.
-
لری وقتی نور از صورتش خارج شد پلک زد و برای نشان دادن همدستی اش خندید.
-
در اینجا درجه همدستی بسیار بالاتر از آن چیزی است که بیننده تا به حال به آن مشکوک است و شاید باید باشد.
-
تنها با سکوت و امتناع شدید از همدستی می توان زنده ماند.
-
دنیس لبخند مبهمی از همدستی که مردان در موقعیت های دستشویی مبادله می کنند به من نشان داد.
-
در بدترین حالت، همدستی در جنایات علیه بشریت است.
example - مثال
-
به جرم همدستی در قتل
-
همدستی آشکار بین دو برادر
-
او به همدستی با مقامات مشکوک نبود.
-
ادعای همدستی او در بمب گذاری
-
همدستی او در توطئه قتل رئیس جمهور
-
همدستی ارتش و قاچاقچیان مواد مخدر
-
او مظنون به همدستی در کلاهبرداری است.
synonyms - مترادف
-
collusion
تبانی
-
connivance
همدستی
-
conspiracy
توطئه
-
abetment
حمایت
-
collaboration
همکاری
-
درگیری
-
توافق
-
complot
جمع کردن
-
concurrence
کنفدراسیون
-
confederacy
مهندسی
-
گناه
-
guilt
گناهکاری
-
guiltiness
پیامد
-
دسیسه
-
intrigue
ماشینکاری
-
machination
دستکاری - اعمال نفوذ
-
manipulation
مشارکت
-
شراکت
-
حمایت کردن
-
در جمع بودن
-
نقشه کشی
-
plotting
طرح
-
scheming
درک پنهانی
-
کابال
-
خیانت
-
cabal
شرط بندی
-
معاونت
-
treason
Warning: Undefined array key 27 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529
-
abetting
Warning: Undefined array key 28 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529
-
conspiring
Warning: Undefined array key 29 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529
-
Warning: Undefined array key 30 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529
antonyms - متضاد
-
ignorance
جهل
-
detachment
کناره گیری
-
innocence
بی گناهی
-
noninvolvement
عدم مشارکت
-
refusal
امتناع