word - لغت

contrasted || متضاد شد

part of speech - بخش گفتار

N/A || N/A

spell - تلفظ

kənˈtrɑːst

UK :

kənˈtræst

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [contrasted] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

synonyms - مترادف

  • clashed


    درگیر شد

  • conflicted


    متضاد

  • deviated


    منحرف شد

  • contradicted


    مغایرت داشت

  • differed


    متفاوت بود

  • diverged


    واگرا شد

  • mismatched


    ناهماهنگ

  • countered


    مقابله کرد

  • disagreed


    مخالفت کرد

  • discorded


    اختلاف نظر

  • disharmonized


    ناهماهنگ شده

  • collided


    برخورد کرد

  • departed


    رفت

  • jarred


    کوزه شده

  • opposed


    مخالف

  • varied


    متنوع


  • مخالف رفت


  • بر خلاف رفته


  • پیشخوان زد


  • شمارش گر را راه بیانداز

  • stood out


    برجسته شد

  • screamed at


    فریاد زد


  • عازم شدن

  • stuck out like a sore thumb


    مثل انگشت شست دردناک بیرون زده

antonyms - متضاد

  • complemented


    تکمیل شده است

  • matched


    تطبیق

  • emulated


    تقلید شده است

  • completed


    تکمیل شد

  • corresponded


    مکاتبه کرد

  • finished


    تمام شده

  • followed


    دنبال کرد

  • mirrored


    آینه شده

  • paralleled


    به موازات

  • parallelled


    شبیه

  • resembled


    پژواک کرد

  • supplemented


    هماهنگ شده با

  • echoed


    مجهز به

  • coordinated with


    با هم رفتند

  • fitted with


    با هم رفته


  • هماهنگ با


  • گره خورده با

  • harmonized with



    Warning: Undefined array key 17 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 589

  • synchronized with



    Warning: Undefined array key 18 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 589

  • tied with



    Warning: Undefined array key 19 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 589