word - لغت

courses || دوره های آموزشی

part of speech - بخش گفتار

N/A || N/A

spell - تلفظ

https://dictionary.cambridge.orgN/A

UK :

https://dictionary.cambridge.orgN/A

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [courses] در گوگل

description - توضیح

  • the bleeding from a woman's uterus (= the organ in the body in which a baby develops before birth) that happens about once a month when she is not pregnant


    خونریزی از رحم زن (= اندامی در بدن که نوزاد قبل از تولد در آن رشد می کند) که تقریباً ماهی یک بار در زمانی که او باردار نیست اتفاق می افتد.

example - مثال

  • Her courses ceased and she knew that she was with child.


    دوره های او متوقف شد و او فهمید که باردار است.

  • She took a heated brick to bed with her when she had her courses.


    وقتی دوره های آموزشی را می گذراند، آجر گرم شده را با خود به رختخواب برد.

  • Her ladies-in-waiting kept careful track of when the queen had her courses.


    خانم های منتظر او به دقت پیگیری می کردند که ملکه چه زمانی دوره های خود را می گذراند.

  • That spring she had begun her monthly courses.


    در آن بهار، او دوره های ماهانه خود را آغاز کرده بود.

synonyms - مترادف

  • menstruation


    قاعدگی


  • دوره زمانی

  • menses


    ماهنامه ها

  • monthlies


    کاتامنیا

  • catamenia


    لعنت

  • curse


    جریان

  • menarche


    گل ها


  • منوره

  • flowers


    چرخه قاعدگی

  • menorrhoea


    ماهانه

  • menstrual cycle


    نشان می دهد

  • monthly


    زمان


  • خون ریزی


  • تخلیه

  • bleeding


    زمان ماه

  • discharge


    روی پارچه بودن


  • دوست یکی

  • being on the rag


    آن زمان

  • one's friend


    نفرین


  • جریان قاعدگی

  • the curse


    ماهنامه زنانه

  • menorrhea


  • menstrual flow


  • women's monthly


antonyms - متضاد

  • cessation


    توقف


  • بی نظمی

  • disorganisationsUK


    سازمان‌دهی‌های بریتانیا

  • disorganizationUS


    بی سازمانی ایالات متحده

  • halts


    متوقف می شود

  • stoppages


    توقف ها