word - لغت

cracker || ترقه

part of speech - بخش گفتار

noun || اسم

spell - تلفظ

/ˈkrækə(r)/

UK :

/ˈkrækər/

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [cracker] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

  • Who wants to pull this cracker with me?


    چه کسی می خواهد این ترقه را با من بکشد؟

  • It was a cracker of a goal.


    این شکست یک گل بود.

  • I've got a joke for you. It's a real cracker!


    یه شوخی دارم برات این یک ترقه واقعی است!

  • Who wants to pull a cracker with me?


    کی میخواد با من ترقه بکشه؟

  • a Christmas cracker


    یک کراکر کریسمس

  • She's written five books, and every one is a cracker.


    او پنج کتاب نوشته است و هر کدام یک ترقه است.

synonyms - مترادف

  • cyberpunk


    سایبرپانک

  • hacker


    هکر

  • black hat hacker


    هکر کلاه سیاه

  • programmer


    برنامه نویس

  • geek


    خرخون

  • developer


    توسعه دهنده


  • مهندس

  • techie


    فنی

  • computer nerd


    نرد کامپیوتر

  • IT-specialist


    متخصص آی تی

  • technophile


    فن دوست

  • whiz


    ویز

  • coder


    رمزگذار

  • netizen


    کاربر اینترنتی

  • hacktivist


    هکتیویست

  • nerd


    نرد

  • guru


    گورو

  • technoid


    تکنوید

  • gamer


    گیمر

  • gearhead


    سر دنده

  • weenie


    وینی

  • genius


    نابغه


  • متخصص کامپیوتر

  • script kiddie


    فیلمنامه بچه

  • computer programmer


    برنامه نویس کامپیوتر


  • دانشمند کامپیوتر


  • مهندس نرم افزار


  • مدیر سیستم

  • e-type


    نوع الکترونیکی

  • alpha geek


    گیک آلفا

  • tech guru


    استاد فناوری

antonyms - متضاد

  • actuality


    واقعی بودن

  • dog


    سگ

  • eyesore


    چیز بدنما


  • حقیقت


  • واقعیت